قسمت سوم
آری ” عاشورا ” ترکیبی است از :
” حماسه و مصیبت “…
” ظلم ستیزی و مظلومیت ”
و ایندو از هم تفکیک ناپذیر بوده و نمی توان میانشان ” تقابل ” افکند..
بنابراین با دو نگاه میتوان به عاشورا نگریست :
۱- نگاه سیاسی ۲- نگاه عاطفی
با نگاه سیاسی ” حماسه عاشورا ” برجسته می شود
و با نگاه عاطفی ” مصیبت عاشورا ”
در نگاه سیاسی ، امام حسین (ع) الگوی ” ظلم ستیزی ” میشود و در نگاه عاطفی ” مظهر مظلومیت “..
شکی نیست که آنچه در عاشورا
” اصل ” است ” حماسه ” است ، نه ” مصیبت ” ..
البته فرجام این قیام حماسی ، چون بسی دیگر از حماسه ها ،
” تراژیک ” است ، لکن ” اصل ”
و ” اساس ” آن بر ” حماسه ” است..
اگر با نگاه سیاسی ، به عاشورا بنگریم و حماسه اش را ” اصل” قرار دهیم ، نتیجه اش :
” اسلام حماسه ” می شود و ” حسین شهادت ” ، نه ” حسین مصیبت “…
و اگر با نگاه عاطفی ، به عاشورا بنگریم و ” تراژدی ” آن را
اصل و اساس قرار دهیم ، حاصلش ” اسلام مرثیه ”
می شود و حسین ” مصیبت “، نه حسین ” شهادت “…
قیام عاشورا ، با حماسه حسینیان ، آغاز شد و با جنایت یزیدیان ، به فرجام آمد..پس عنصر ” مصیبت ” در آن “عارضی و ثانوی ” است و “معلول ” جنایت دشمن !!
مضافا اینکه :
همین جنایت ، در دیده ی نزدیک بین ما ، ” تراژیک ” است ، و گر نه ، به دیده ی شیر زن کربلا ” زیبایی” است ، مگر نه حضرت زینب ( س ) پس از مشاهده آن همه مصیبت و جنایت ، فرمود :
” من جز زیبایی ندیدم ” !!
( الفتوح ، ج۵ ، ص۲۲۷)
متاسفانه از دیرباز تا کنون ،
” مظلومیت ” امام حسین ( ع ) بیشتر از ” ظلم ستیزی ” او مورد توجه قرار گرفته ،
و با نگاه عاطفی ، بیشتر از نگاه حماسی ، به عاشورا نگریسته شده است ، چرا که :
” عزاداری ” آسان تر از ” حماسه داری ” است.
” نشستن ” و بر حسین( ع) گریستن ، راحتر از ” برخاستن ” و ” ستیزیدن ” است !!
محمد ذاکری