قسمت چهارم
در نهضت عاشورا ، گاهی سخن از نزاع ” کی با کی ؟ ” و گاهی سخن از نزاع ” چی با چی ؟” است..
معمولا” و همواره سخن از نزاع نخست ( کی با کی؟) یعنی نزاع میان افراد و اشخاص است!! و از نزاع ” چی با چی ؟ ” کمتر سخن می رود !!
و حال انکه عاشورا :
نزاع از نوع دوم است
نزاع دین و شبه دین..
نزاع دین با حکومت بنام
دین..
عاشورا ، نزاع و منازعه مذهبی نبود . تقابل حسین ( ع ) و یزید،
تقابل ” دین و شبه دین بود ، نه تقابل مذهبی با مذهب دیگر !!
آنحضرت در باره علت قیامش فرمود :
” ..لتکون کلمه الله هی العلیاء ..
می خواهم کلمه الله یعنی دین خدا برتری یابد..
( تذکره الخواص ، ج۲ ،ص ۱۴۰)
همچنین در نامه ای خطاب به مردم نوشت :
..انا ادعوکم الی کتاب الله و سنه نبییه…
من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص) فرا می خوانم…
( تاریخ طبری ،ج۵ ،ص ۳۵۷)
نزاع امام حسین ( ع ) با یزید ، نزاع شیعه با سنی نبود..
نزاع دین بود با “بازی با دین ” !!
نزاع انقلاب بود با ارتجاع ، و انتقام ارتجاع از انقلاب !!.
نزاع پیشوایی ” دین یار ” بود
با حاکمی ” دین باز “..
نزاع تسنن نبوی (ص) بود با تسنن اموی ..
عاشورا را ، به جریانی علیه اهل سنت ، سوق دادن ” انحراف ” از عاشورا و سوء استفاده از آن است..
اهل سنت امروز، با گذشته، بسیار متفاوت است و هرگز طرفدار امویان نبوده و نیستند.
دقیق تر اینکه :
دشمنان امام حسین ( ع) از اهل سنت نبودند بلکه در شمار آمویان بودند ،
مضافا اینکه :
برخی از اصحاب آنحضرت مثل : زهیر بن قین و حر و…، از اهل سنت بودند..
بنابراین ، اگر چه شیعه ، به حسین ( ع) نزدیکتر و حسینی تر است اما نباید آنحضرت را کاملا مصادره نمود و در انحصار تشیع دانست!!
..و عزاداری ها ، نباید موجب تفرقه میان مسلمانان شود…
………. محمد ذاکری ………..