دو نکته مهم برای رسیدن به فهم بهتری از واقعه عاشورا :
یکی دانستن اهمیت تاریخ است ، تاریخ شناسی به مثابه انسان شناسی است ، ملت و جامعه ای که تاریخ نداند ، نمیتواند فهم درستی از انسان و پدیدهها به دست آورد .
فهم دقیق از اتفاقات گذشته ، چراغی است برای آینده .
امام سجاد ( ع) ،خطاب به عمه گرامییشان حضرت زینب ( س ) میفرمایند :
یا عمَّتی اسکتی ففِی الْباقی مِنَ الْماضی اعْتبار …« الاحتجاج، ج ۲، ص۳۰۵ »
اى عمه! چیزی مگو، باقی ماندگان باید از گذشتگان عبرت گیرند …
وقایع تاریخی ، هم برای حال و هم برای آینده درسهایی دارند که میتوان از آنها آموخت.
یکی از شروط درسآموزی از وقایع گذشته و مخصوصا واقعه عاشورا ، بررسی تاریخی ایست که از تحریف در امان مانده باشد ، در مورد عاشورا هم تحریف هایی وجود دارد که استاد مطهری نیز در کتاب حماسههای حسینی بدان پرداخته است . دو نوع تحریف در مورد واقعه عاشورا وجود دارد :
۱ – مهجورات ( تحریفهای کاهشی )
۲- مجعولات ( تحریف های افزایشی )
هر چقدر تلاش کنیم برای زدودن این دو نوع تحریف به فهم دقیقتر و درسآموزی عمیقتری دست پیدا میکنیم .
نکته دومی که برای رسیدن به فهم بهتر از این واقعه به ما کمک میکند ، دانستن نقش تبلیغات منفی بر علیه امام حسین (ع ) است .
شخصیتهای برجسته در دو مرحله ترور میشوند ،
مرحله اول ترور شخصیتی است
و مرحله دوم کشتن و ترور شخص و حذف فیزیکی آن است .
یکی از مهمترین سوالات این است که چه اتفاقی افتاد که هنوز کمتراز یک قرن از رحلت پیامبر(ص) نگذشته است که با بدترین شکل فرزند آن رسول گرامی را شهید میکنند ؟
چگونه شد که افراد برای شهید کردن آن حضرت از همدیگر سبقت میگرفتند ؟
{ سند سخن فوق : قَالَ علی بن الحسین(ع) لَا یَوْمَ کَیَوْمِ الْحُسَیْنِ (ع) ازْدَلَفَ عَلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ یُذَکِّرُهُمْ فَلَا یَتَّعِظُونَ حَتّی قَتَلُوهُ بَغْیاً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً . امام زین العابدین(ع) فرمود: هیچ روزی مانند روز [شهادت] حسین نیست که سی هزار نفر علیه او جمع شدند و همه گمان میکردند از این امت هستند و همه میخواستند با ریختن خون او به خدا نزدیک شوند در حالی که حسین آنها را نصیحت می کرد، اما تاثیری نداشت تا اینکه او را از روی سرکشی و ظلم و دشمنی کشتند . امالی شیخ صدوق، ص۴۶۲}
امام حسین ( ع) ابتدا ترور شخصیتی شد.. آن ترور شخصیتی بود که ترور فیزیکی را سهل نمود .
هفت تبلیغات منفی و سوء جهت ترور شخصیتی امام حسین( ع) عبارتند از :
۱ – اولین تبلیغی که بر علیه امام حسین ( علیه السلام) صورت گرفت نسبت دادن شرارت و اشوبگری به آن حضرت بود و می گفتند : حسین شرور و آشوبگر است.که آن حضرت در وصیت نامه خود به برادرش محمد حنفیه در دفاع از خودش فرموده است:
إنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا… ( من برای شرارت از مدینه خارج نشدم …)
۲- می گفتند :
حسین بدنبال خوشگذرانی و لذت جویی است و اصلا درد دین نداشته و ندارد و لگد به بخت خود میزند .
وَلاَبَطِرًا… ( و همچنین برای خوشگذرانی نیز خارج نشدم …)
۳- سومین تبلیغات منفی بر علیه آن امام این بود که می گفتند: اومفسد است وقصد افساد در جامعه دارد .
وَلاَمُفْسِدًا… ( و نیز برای فساد از مدینه بیرون نیامدم )
۴- می گفتند : حسین ظالم است هم به خودش و هم به اهل بیتش و هم به جامعه ظلم میکند
وَلاَظَالِمًا… ( و چنین نیست که برای ظلم کردن ، مدینه را ترک کرده باشم .
اوج تبلیغات منفی بر علیه آن حضرت اینجاست که کسی که خود بر علیه ظلم و فساد قیام کرده است، او را ظالم و فاسد معرفی کنند
۵- می گفتند : حسین قدرت طلب است وبه دنبال کسب قدرت است و درد دین نداشته وندارد و دین را بهانه کرده است
۶- می گفتند : او به دنبال ثروت اندوزی است و میخواهد به خزانه مسلمین دسترسی پیدا کند وبه ثروت خود بیفزاید.
[تحف العقول :۱۶۸ ] عَنْ الْحُسَیْنِ علیه السلام: أللّهُمَّ إنّکَ تَعْلَمُ إنَّهُ لَمْ یَکُنْ ما کانَ مِنّا تَنافُسا فی سُلْطانٍ وَ لاَ الْتِماسا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ… امام حسین علیه السلام فرمود: خداوندا! تو آگاهی که آنچه به دست ما صورت گرفت نه به طمع پادشاهی و جاه بود، نه به طلب ثروت و مال…
۷- گفتند : حسین خارجی است یعنی از دین خارج و کافر شده است و کشتنش واجب است.!!!
آری در نتیجه این تبلیغات سوء بود که برای کشتن او از یکدیگر سبقت میگرفتند تا بدین وسیله به خدا تقرب پیدا کنند.
آنها خود را لشکر خدا و حسین و یارانش را لشکر کفر می دانستند.
[ سنگت زدند تا که خدا اجرشان دهد زآن دم دگر ثواب به دردی نمی خورد ]
همه این موارد، ضرورت عبرت گیری از واقعه عاشورا را دو چندان میکند ، هم برای اشخاص هم برای حکومت ها
به قلم :حجت الاسلام دکتر محمد ذاکری